در جشنواره های خارجی آشفتگی محتوا مهم می باشد یا برافراشته شدن پرچم؟!

در جشنواره های خارجی آشفتگی محتوا مهم می باشد یا برافراشته شدن پرچم؟!

بریونی: حضور سینمای ایران در جشنواره های جهانی سال هاست میان دوگانه ای پرتنش گرفتار شده است؛ از یک سو تاکید بر محتوای اجتماعی و نگاه انتقادی فیلمسازان، و از طرف دیگر انتظار برای برافراشته شدن پرچم رسمی.



به گزارش بریونی به نقل از خبرگزاری مشرق

، سال ۱۴۰۱ زمینه دوقطبی را در سینما تشدید کرد. این دوقطبی تازه ساخته شده، شبیه دوقطبی سال ۱۳۸۸ نبود و برای ترمیم آن راهبردی طراحی نشده بود. برنامه ای نظیر «هفت» فریدون جیرانی از سیما پخش نمی شد که ترمیم کننده این دوقطبی باشد و خود فریدون جیرانی در اثر فضای طراحی شده به قطب منفی این کارزار رانده شد.

این قطب بندی تازه، وضعیت متشنجی را در سینما حاکم کرد و بر حضور سینمای ایران در زمینه بین الملل تاثیرات منفی فراوانی گذاشت. مهم ترین پیامد این وقایع، توقف کامل حضور «آثار رسمی سینمای ایران» در جشنواره های جهانی بود.
همزمان، سیاستگذاری غلط و عدم راهبرد تعاملی از جانب سازمان سینمایی، زمینه تکامل سینمای زیرزمینی که خارج از سازوکار سینمای ایران تولید می شد را فراهم نمود.

بیشتر بخوانید:


انسداد کامل دیپلماسی فرهنگی در جشنواره های بین المللی/ عمق راهبردی سینمای ایران چطور کم عمق شد؟ مجموعه ای از تولیدات غیررسمی و بدون پشتوانه رسمی، به مرور در فستیوال های بین المللی عرضه شدند. برمبنای اظهارنظر سینماگران در سال ۱۴۰۱، ۳۴ فیلم بدون مجوز ساخته شد که در جشنواره های اروپایی و آمریکایی به نمایش درآمده اند.
در سال ۱۴۰۲ تعداد آثار زیرزمینی تولید شده به حدود ۷۱ اثر سینمایی رسید و تا زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۳، ۳۰ فیلم کوتاه و مستند دیگر بصورت زیرزمینی در ایران تولید و در فستیوال های سینمایی اروپایی-آمریکایی ارائه شد. به شکلی که در هر رویداد سینمایی بین المللی، یک اثر داخلی از جریان سینمای غیررسمی رونمایی می شد.
از سوی دیگر سیاست اجرایی برای محدودیت سینمای زیرزمینی اعمال نمی شد و امکان برخوردهای غیرفرهنگی با گروههای تولیدکننده زیرزمینی، فضای سینما را متشنج تر می کرد.
پس از سال ۱۴۰۱ فیلمهای «برادران لیلا»، «تفریق»، «اورکا»، «بی رویا»، «خط فرضی» در پلتفرم های خارجی توزیع شدند تا عملاً حیات "سینمای جریان اصلی" از "چرخه رسمی" بیرون رود. سیاست گذاری ها نه چندان کارآمد مدیران در برابر غیررسمی شدن چرخه تولید و توزیع به یک تشنج سیاسی تبدیل می شد.
در حالی که با روند قبل، سینمای زیرزمینی داشت تبدیل به یک جریان قدرتمند می شد و کنش های سلبی غیر سینمایی به توسعه آن دامن می زد و همچنان فیلم هایی نظیر «غریزه»، «علت مرگ نامعلوم»، «پیرپسر» و خیلی از فیلم هایی که در قسمت جنبی جشنواره فیلم فجر نمایش داده شدند به سرنوشت فیلم هایی گرفتار می شد که قید اکران را در سینمای ایران زده بودند و عملاً با این پیش فرض فضای سینمایی ایران به یک دوگانگی متشنج گرفتار می شد مدیریت در سازمان سینمایی تغییر نمود و به مثابه آن رویکردها هم گرفتار تغییر شد.
این شرح وضعیت از "آنچه گذشت" نشان داده است ادامه سیاستهای قبلی، تنها آرزوی سینماگران خارج نشین را محقق می کرد. با تغییر ریاست سازمان سینمایی، قسمتی از امید از دست رفته باردیگر احیا شد و وضعیت تغییر نمود.
سینماگرانی که بنا بهر دلیلی قید همکاری با چرخه رسمی تولید و توزیع به ویژه سازمان سینمایی را زده بودند باردیگر تن به همکاری با چرخه رسمی فیلمسازی دادند.
مدیران جوان و تازه نفس برای احیای امید از دست رفته به سرعت اکران فیلم «علت مرگ نامعلوم» را در دستور کار قرار دادند و با صدور پروانه «زن و بچه» قسمتی از سیاست احیای باردیگر "سینمای رسمی" پررنگ تر شد و به جهت اینکه دامنه این قهر گسترش پیدا نکند، به سرعت بخش جنبی جشنواره احیا شد.
بنا بهر دلیلی اگر بخش جنبی چهل و سومین جشنواره فیلم فجر احیا نمی شد، سینمای زیرزمینی قدرتمندتر به فعالیتش ادامه می داد و اگر تمهیدی برای اکران فیلمهای اجتماعی درنظر گرفته نمی شد، جشنواره های جهانی اروپایی – آمریکایی چراغ سبز قدرتمندی به سینمای زیرزمینی نشان می دادند.
اغلب خوانندگان این شرح وضعیت، کمتر خبر از تحرکات مخالفان "سینمای رسمی" در خارج از کشور را دنبال می کنند و برخی گروههای سیاسی داخلی موافق حذف سینمای اجتماعی هستند.
اما نمی توان کتمان کرد که از سال ۱۴۰۱ کانون هایی تحت عنوان "فیلمسازان مستقل" در واکنش هایی سازماندهی شده خواهان حذف سینمای رسمی از جشنواره های معتبر جهانی هستند و با نگارش بیانیه های گوناگونی پروژه حذف سینمای رسمی ایران را در محافل بین المللی دنبال می کنند.

طیف سینماگران مخالف بارها با نگارش های نامه های گوناگونی خواهان عدم حضور سینمای رسمی در آکادمی ها و فستیوال های جهانی شده اند و این تلاش ها همچنان توسط سینماگران خارج نشین ادامه دارد. البته این نوع از کنش گری در چارچوب خیزش اخیر خانه سینما در چارچوب دیگری خودنمایی می کند.
با این حال آن چه که باعث کاستن قدرت بلامنازع سازمان سینمایی شده، مخالفت های سازماندهی شده سیاسی در داخل و خارج است که هدفی جز تضعیف سینمای رسمی را دنبال نمی کند.
"سینمای رسمی" با قضاوت رادیکال در داخل و فشارهای خارجی فراوانی روبروست و ازقضا خبر توفیق چند اثر اجتماعی که به تازگی اکران شدند، تکاپوهای داخلی و خارجی برای عدم حضور سینمای رسمی در محافل بین المللی را شدت بخشیده است.
مستقل از نظرات رادیکال داخلی، سینمای رسمی در چهل و پنج سال قبل ابزار مسلط دیپلماسی فرهنگی ایران بوده است. در دهه های نخست شصت و هفتاد شمسی، رسانه های اروپایی و آمریکایی تلاش می کردند تصویری طالبانی از حکومت نوپای بعد از پهلوی تصویر کنند اما تولیدات "سینمای رسمی " ایران بازوی قدرتمند و مانع بزرگی برای ساختن شدن این تصویر بود.

مستندات فراوانی می توان عرضه کرد که رسانه های مخالف در خارج از کشور، همواره از حضور سینمای ایران در محافل بین المللی ناراضی بودند و از یک مقطع زمانی به بعد بجای مخالفت با جریان سینمای رسمی تلاش کردند، آنرا مصادره به مطلوب کنند.
با این شرح، به هیچ عنوان نمی توان این مساله را نادیده گرفت که آثاری که در داخل کشور با موج های مخالف سیاسی – رسانه ای در داخل مواجه می شوند، در فستیوال های بین المللی بازوی قدرتمند دیپلماسی فرهنگی برای حاکمیت بودند و به هیچ عنوان نمی توان کارکرد نقش آفرین و سازنده " سینمای رسمی" ایران را طی چهل سال در جشنواره های معتبر اروپایی و آمریکایی انکار کرد.
اما جریانی هدفمند در داخل ظاهرا با انگیزه های بومی و جریانی منسجم در خارج از کشور همواره تلاش می کند این موفقیتهای کلان مخدوش شود.
در سالیان اخیر، فیلمهای ایرانی در جشنواره های بین المللی مانند کن، ونیز و لوکارنو موفقیتهای شایان توجهی کسب کرده اند. در عین حال، رسانه های داخلی ایران نسبت به این دستاوردها واکنش های منفی نشان داده اند.
فیلم های ایرانی موفق در جشنواره های بین المللی به طور معمول به موضوعات اجتماعی می پردازند. بعنوان مثال، فیلم هایی مانند «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی» به مسائلی پرداخته اند که با سیاستهای رسمی کشور هم خوانی دارد اما گروه هایی با درک زمینه توفیق بین المللی آثار مذکور، با انتشار نقدهای عجیب و غریب فرامتنی و نمادشناسانه، زمینه موجبات نگرانی مقامات و رسانه های داخلی را تشدید می کنند.
پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ حضور فیلم «جدایی » در فستیوال های مختلف باعث توجهات به ایران از زوایای متفاوتی می شد و موضع گیری های رسمی ضد ایران (با دستمایه قرار دادن حواشی بعد از انتخابات ۱۳۸۸) در محافل اروپایی و آمریکایی را تحت تأثیر قرار می داد و دریافت اسکار «جدایی»، باعث از یاد رفتن شکاف های داخلی در رسانه های غربی شد.

برخی مقامات و رسانه های داخلی نگران هستند که نمایش معضلات اجتماعی در فیلمها، تصویری منفی از کشور در سطح بین المللی عرضه می کند، در صورتی که حضور چنین فیلم هایی در جشنواره های بین المللی کارکردی کاملا معکوس دارد.
این نگرانی ها خصوصاً زمانی تشدید می شود که فیلم ها در جشنواره های معتبر بین المللی موفقیت کسب می کنند. واکنش های منفی رسانه های داخلی ایران نسبت به فیلمهای موفق در جشنواره های بین المللی ناشی از تلفیقی از نگرانی های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. در حالیکه این فیلم ها در سطح بین المللی مورد تحسین قرار می گیرند اما در داخل کشور با چالش هایی مواجهند. این وضعیت نشان دهنده پیچیدگی های تعامل میان هنر، سیاست و جامعه در ایران است.

در سال ۲۰۱۹، جشنواره فیلم برلین (Berlinale) با حضور ژولیت بینوش بعنوان رئیس هیأت داوران، شاهد رویدادی تاریخی بود. فیلم «مترادف ها» (Synonyms) به کارگردانی «ندیو لپید»، کارگردان اسرائیلی، موفق به دریافت جایزه خرس طلایی این جشنواره شد. این اولین بار بود که یک فیلم اسرائیلی این جایزه معتبر را به دست می آورد.
«مترادف ها» یک درام تراژیک است که داستان یواف، جوانی اسرائیلی را روایت می کند که برای فرار از هویت خود به پاریس می رود و تلاش می کند با بهره گیری از دیکشنری فرانسوی-عبری، خویش را فرانسوی معرفی نماید. این فیلم با نگاهی انتقادی به هویت ملی و سیاستهای اسرائیل، به بررسی بحران هویتی و کوشش برای تعریف مجدد خود می پردازد. پرداختن به عملکرد ارتش اسرائیل یکی از خطوط قرمز رسمی نانوشته در این کشور است، اما فیلم اثری انتقادی به عملکرد ارتش این کشور است. با وجود محتوای انتقادی فیلم نسبت به هویت اسرائیلی، رسانه های اسرائیلی واکنش مثبتی به آن نشان دادند.
حالا در حالی که ایران با خصم قدیمی خود یک جنگ ۱۲ روزه را پشت سرگذاشته، فعال کردن مکانیسم دیپلماسی فرهنگی بوسیله حضور در جشنواره های بین المللی، دستاوردی قابل توجه و کاملا قابل بررسی است..
باید به این مهم اشاره نمود که با حضور مدیریت تازه در سینما، تعداد تولیدات غیررسمی در سینمای ایران به شدت کاسته شده و اکران چند فیلم اجتماعی در ماه های اخیر باعث شده، چرخه "سینمای رسمی" تقویت شود و در جشنواره اخیر کن، فیلم «زن و بچه» از تولیدات سینمای رسمی ایران در این فستیوال حضور پیدا کرد.

1404/06/24
12:05:40
5.0 / 5
4
تگهای خبر: ابزار , تولید , طب , هنر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۱
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

بریونی